لنگی(رنگی)بازی
امروز برای آرتینم قشنگترین روز زندگیش بود . چون بعد از مدتها رنگای آرتینو از کمد بیرون اوردم .پسرکم از خوشحالی نمیدونست چیکار کنه .هی بلا میپرید و ابراز خوشحالی میکرد .کلی هم برای رنگاش شعر خوند .
لنگیای قشنگم کوجا بووووودین ،نبودین ....خووووش اومدین به حونه(خونه)....
مامان این لنگیا چیقد گشنگن .من خیلی دوسشون دایییییم .
منم گفتم اره عزیزکم اگر به حرف مامان گوش بدی هر روز میگم رنگیا بیان پیشت باهم رنگ بازی کنیم .
خلاصه هرچی وسیله داشتیم جمع کردیم ،ورمشیل مدلهای مختلف، پنبه رنگی ، دستمال کاغذی،گوش پاک کن. کاغذ رنگی ، رنگ انگشتی و پاستل وماژیک و..... شروع کردیم به کار،خیلی خوب بود .وخوش گذشت .
خلاصه کلی کاردستی درست کردیمو شعر خوندیم ،
پسرکم همیشه شاد وخوشحال باشی ، دوست دارم یه عالمهههههههه.
ممنون از راهنمایی دوست عزیزم و مبین عزیز ..