آرتینآرتین، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره

شیرینی زندگی ما

لی لی حوضک

آرتین شعر لی لی حوضک خیلی دوست داره : دستای کوچولوشو میاره ومیخونه برای مامان لی لی حوضک جوجو آب خورد اووووفتاد آبه. بعد دونه دونه انگشتاشو نشونم میده و میگه : یکی جوجو دربیییار. یکی جوجو هاااااام. ..کی به به درست . ....کی به به هاااام. منه گلن گولونگه.یعنی منه منه کله گنده ...
9 ارديبهشت 1392

همیشه کنارم باش

عزیزکم پسرک مهربونم نمیدون ی بودنت کنارم چه نعمت بزرگیه که از این بابت من خدا را شاکرم امروز صبح انقدر کارهای با مزه انجام دادیو حرفای قشنگ زدی که عاشقترت شدم تازه چند روزه یادگرفتی و بهم میگی مامان حوووبم گشنگم منم کلی دلم واست ضعف میره .وای چقدر سخته جدا شدن و دور شدن از این دورانت .دو سال قبل سپری شد و من در گیر بد غذایی و بد خوابی تو وتازه فهمیدم چقدر زود گذشت .کوچولوی خوشگل مامان الانم داریم یه مرحله دیگه رو پشت سر می ذاریم که هم برای من سخته هم برای تو اونم از شیر گرفتنته وای چقدر سخت شاید بیشتر برای خودم چون دیگه این مرحله برای یه مادر تکرارنمیشه. وقتی برای خوردن شیر  عاشقانه در آغوش میفشارمت و تو عاشقانه به من نگاه میکنی وکلی ب...
3 ارديبهشت 1392

نوروز

پسرکم دوساله که نوروز برای من و بابا رنگ و بوی دیگه ای پیدا کرده سال 91 تولد مفصلی برات گرفتیم خیلی جالب بود چون تو که انقدر بد خواب بودی کل تولد به اون شلوغی خوابیدی . خلاصه ساعت 2 نصف شب برای بریدن کیک مجبور شدیم بیدارت کنیم.بیدار شدی کیک بریدیم عکس انداخییم تازه جنابعالی سر حال شده بودی کههمه رفتن و من بابا تا صبح بالاسرت بیدار بودیم و بازی می کردیم یاد اون روز به خیر .......امسال هم به نوبه خود خوب گذشت سال تحویل خونه بودیم کلی به سفره هفتسین سلام دادی و شیطونی کردی بعد اولین عیدی و از دست باباو مامان گرفتی و با احترام زیاد مچاله کردی اگه میدونستی چقدر با ارزشه این کار و نمیکردی خخخخخ.بعد رفتیم عید دیدنی خونه مامان بزرگا و بابا بزرگا .بق...
3 ارديبهشت 1392

پسرک دو ساله من

نمیدونم از کجا باید شروع کنم ای کاش زودتر به یاد ساختن وبلاگ می افتادم تمام روز ها و شبهای این دو سال  برای من پر از خاطره شیرین وبیشتر اوقات پر از هیجان سپری شد انشاالله بقیه راه هم خدا کمکمون باشه ...
2 ارديبهشت 1392