آرتين داييه
مامان فداي اين حرف زدنت بشه.
پسركم انقدر قانعه كه از هر چيزي كه داره اگه براش بخريم در جواب مي گه:
ماماااان آرتين از اين دايييه نخري ديگه.
منم دلم برات ضعف ميره وكلي مي بوسم ومي چلونمت ميگم به روي چشم آقا.
امروز ماماني اومد خونمون برات دنت و آبميوه خريده بود تا تو دستش ديدي گفتي مامان لطي آرتين از اينا زياد زياد داييه. ودر يخچال و نشون دادي و بعد گفتي بيا بيييبيين داييه مامان از مغازه خيده . ماماني هم گفت. من ميدونم آرتين از اينا داره دوباره خريدم تا بگي آرتين از اينا داييييه بيييبييين . آييييه نيگا بييبيين. اينم تكه كلام پسرك مهربون منه.
ماماني عاشقتم ، عاشق حرف زدنات و كلك زدنات ، عاشق شيطوني كردنات وحتي نق زدنات.
عاشق اينگه حموم ببرمت وبعد كلي بازي و رنگي رنگي كردن و قبل شستن كله مباركت از حموم جيم بزنيوبري. اي كلك من. دوست دارم.
خدا هميشه كمكت باشه پسرك من.
ديگه نبينم بگي مامان و آرتين تنها ان ما اول خدارو داريم چي از اين بهتر بعد بابا وخانواده و دوستاي مهربونموداريم. خدارو شكر .
به قول خودت الهي شكر دست شوما ممنون.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی