معنای واقعی زندگی
عزیزم مهربون مامان بزرگترین و بهترین موهبت خدا دوست دارم و به داشتنت افتخار میکنم به خودم میبالم .
عزیز مامان دیگه حسابی بزرگ شده . آقا شده .خودش دیگه مسواک میزنه و کاراشو انجام میده،
مامان فدای تو بشه که برای خریدن چهار پایه دستشویی آنقدر ذوق کردی که خدا میدونه .
مامان حووبم نمنون ،برای آرتین صندلی خریدی ،آرتین میره بالا ،دستاشششوو میشویییه .میوسااااک میزنه . به به . بعدش کلی بووووووس برای
مامان میفرسته .
امشب چقدر قشنگ مسواک زدی و باهر مسواک زدن دهنتو پر از آب میکردی و خالی میکردی بعد به من دهنتو نشون میدادی ،
مامانی دندونام سیییییفیید شووودن ،بیبین .منم حسابی نگاه میکرم و میگفتم بله پسر گلم .
تازه فهمیدیم دوتا دندون کلکم دارن در میان کلی ذوق کردیم
خلاصه انقدر اب بازی کردیم وخندیدیم که خسته شدیم .اومیم کلی قایم باشک و نقاشی کردیم وکارتونو بعد آرتینم لالا کرد.
چه روزایی داریم منو تو عسلی ،شیرین زبون .که شیرین زبونیات داره بیشتر میشه .عاشق شعرا وداستانایی هستم که خودت میسازی وبا لحن
شیرینت برای مامان میخونی .عاشق اون سیم رابط وچندتا شارژر مخصوص خودت هستم که همیشه وسط خونه است . هیشکی اجازه نداره بهشون دست بزنه.
عاشق صبح به صبح روشن کردن تلوزیونتم که دقیقا مثل خودم روشن وخاموش میکنی و ژست منم میگیری .
عاشق کمک کردنات به مامانم که وقتی میگم مامانی لوازمتو جمع کن ؛نگاه میکنی (نمیدنم چه نگاهیه کلک)و میگی مااااامااانم ،الان جمع میییکنم .باااشه.
عاشق اینم که دم به دقیقه بری یخچال وبازکی وفکر کنیکه از توی یخچل چی میخوایی.بعد منم به عنوان ناظر دعوت کنی و باهم مراسم یخچال بینون داشته باشیم.
عاشق اینم که با هم بریم بیرون و تو دست منو بگیری و بدو بدو کنیم بلرزیمو بخندیم وبیایم خوووونه .حووووووونه حودمون حونه ارتین.
بابا پسری کلا من عاشقم ، عاشق نگاهت ،راه رفتنت، بهم ریختنت ، سر وصدات وهمه خوبیهاو شیرینیاو سختیات .دلم به بودنت گرمه مامانم .
عزیزم،خیلللللی دوستت دارم مهربونم