مهمونی
آرتین دیروزخونه خاله فرزانه رفت وکلی بهش خوش گذشت..... کلی بازی کرد ونی نی خرگوشی (عروسک)از مارال هدیه گرفت و الانم داره با خرگوشی بازی میکنه و از سرو کولش بالا میره .
نویسنده :
مامان زویا
14:47
آرتین میگه.....
چیزایی که آرتین به زبون خودش میگه: للام >>>>سلام جیم بند>>>>پیشبند جیم جیم >>>>سیب زمینی چنگیل قاخق>>>>قاشق وچنگال ماپین>>>>دستمال حوبم >>>خوبم دنی>>>صندلی حدافظ>>>خداحافظ نازو>>>>زانو بورتاقال .قوبتاقال>>>>پرتقال بوقباب>>>بشقاب ........ عاشق انواع سیم و جارو و برق و ....هستی و برای هر چی اسم گذاشتی: جارو برق.سیم برق.جارومو(تی وسشوار)جارو میوه(آب میوه گیری)..... ...
نویسنده :
مامان زویا
15:29
آرتين ويه عالمه تخيل
فلاش بك: آرتين از جيبش پول در مياره و ميره جلوي در خونه ميگم ماماني كجا ميري ، ميگه؛ از آقا نون بخرم ..... بعد پول ميده و نون ميخره . به قول آرتين ؛ ماماني آرتين مثلاً نون خريد. بعد قابلمه وقاشقشو برميداره و شروع ميكنه به غذا پختن. ميپرسم ماماني چي ميپزي ؟ ميگه پولووو موووورغ ، عدس پولووو. بعد نمك و فلفلاي ذهنيشوميريزه توغذا و به خورد ما ميده ما هم كلي به به و چه چه ميكنيم. وشاید خوشمزه ترین طعم غذایی باشه که از دست پسرم می خورم. خلاصه. حرف زدنش با تلفن فرضي هم جالبه آدم شك ميكنه كه شوخيه يا كسي پشت خطه . الو لَلام حوبين ميسيييي. آرتين حوب . مامان اذيت نه نه. اِلهي شوووكر . ......... حدافظ حدافظ خلاصه ماجراها ادا...
نویسنده :
مامان زویا
14:38
ماااااااااادرررر
وای امروز جزو سختترین وخسته کننده ترین روزهای زندگیم بود تا تونستی اذیتم کردی . آخه مادر من چه گناهی کردم گناه کردم مادر شدم .همش نق نق دیگه کلافه شدم. دوست ندارم از سختی ها واذیت کردنات بنویسم ولی منم صبر وتحملم حدی داره بلاخره تموم میشه. بازی میکنم باهات نق میزنی .میبرمت بیرون میایی خونه دوباره نق میزنی من دیگه باید چیکار کنم. . بعدشم میگی مامان زووا بره ددر بابا بیاد جوابم بهم میدی . سر شربت خوردناتم که برنامه ها داریم تا گریه وجیغ منو در نیاری ول کن نیستی آخرشم من بی خیال شربت دادن به جناب عالی میشم.میگم خوددانی ...... شبم بابا میاد کلی هم برای اون نق میزنی و کلافه اش میکنی .بعد هم خسته وکوفته میبری...
نویسنده :
مامان زویا
3:23
وااااای از دست این تب....
چند روز بی دلیل تب داری. نگرانتم نمیدونم دیگه چیکار کنم . خیلی دلم گرفته یه چند روز بهت خوش گذشت حالا چند روزیه که تب داری نه سرما خوردی نه دندون در میاری دکتر میگه احتمالا" دست کثیف تو دهنت کردی .گوارشت عفونی شده .باید شکمت زیاد کار کنه تا خوب بشی .این همه مراقبتم .روزی هزار بار دستاتو میشورم با انواع شوینده ها .بازم مریض شدی.اااااااااااای وااااااااااای من........... میگن خونگی نکن بچه رو حالا هم که میبرمت بیرون مریض شدی .الانم میگن بیرون میبری هوا آلوده اس مریض شده من چیکار کنم. عسلکم تب آبت کرده .تمام تلاشم برای وزن گرفتنت خراب شد باید از اول شروع ک...
نویسنده :
مامان زویا
12:08
مامان فدای شعر خوندنت
آرتینم پسر نازنینم دیگه شعرارو خودش به تنهایی می خونه (از زبون خود آرتین) : خرگوش من چه نازه گوشا خیلی درازه نه نه گنده اس . مثه بوخایی گرم گرم چه خوگل و چه نرم نرمه . دستا پیش میذاره رو دو پا میذاره . میخوره برگ گاااااهو . می پره مثه آهوووو. تمام شعرو با حرکت نشون میده .آخر شعرم میپره بالا. ...
نویسنده :
مامان زویا
0:39